حالم را خوب می کنند کارمندانی که حوصله دارند و لیست مدارک و مراحل کارها را یک ریز پشت سر هم بلغور نمی کنند، صاف و پوست کنده حالیت می کنند باید چکار کنی...
خوشم می آید از آقا و خانم دکترهایی که موقع ورود مریض زیرچشمی به او نگاه نمی اندازند. خوش و بش می کنند و صمیمانه از دردش می پرسند...
خوش خلقم می کنند راننده هایی که می ایستند و دست تکان می دهند تا تو از خیابان رد شوی...
با نشاطم می کنند آدم هایی که از شغل شان راضی اند و کارشان را مزخرف ترین شغل هستی نمی دانند...
هیجان زده ام می کنند آدم هایی که برایت کاری می کنند، بی آنکه از آنها خواسته باشی...
حس خوبی دارم وقتی رفیقی که کمتر همدیگر را می بینیم، راهش را دور می کند تا بیشتر با هم باشیم...
خوشم می آید از مسافرانی که در صندلی عقب تاکسی یه وری لم نمی دهند...
هنوز هیجان زده ام می کنند رفقایی که اول صبح اس ام اس میزنند "سلام خوبی؟"
خوشم می آید از آدم های خوش ذوقی که وقتی یک لباس نو می خرند، فردا صبح تن شان می کنند...
احترام میگذارم به غریبه هایی که در آسانسور را باز نگه می دارند تا تو برسی...
خوشم می آید از آدم هایی که برای زندگی، خوب هنرمندند...
وقتی حالت خوب باشه می تونی آدم بهتری بشی...
پی نوشت برای .....
هیچ وقت هیچ چیز از حافظه آدم پاک نمی شه
+ نوشته شده در چهارشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۶ساعت 19:10 توسط سينا |
نوشتن با چشم های بسته...
ما را در سایت نوشتن با چشم های بسته دنبال می کنید
برچسب : خوب, نویسنده : sinaa بازدید : 84 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:30